شکستگی ۲

اسب به طور شاهانه در آفتاب ایستاده بود،

پالتو روی رانهای عضلانیاش در روشنایی میدرخشید.

چند لحظه بعد اسب از روی زمین خاکی رد شد،

یال او در نسیم ملایم می وزید.

هيچکس تا حالا روي پشت قوي وخم شده اش نه نشسته بود.

از ان سوی انبار، گاوچرانی را دیدم که زینی را حمل میکرد و به سمت طویله میرفت.

وقتی گاوچران به حصاری که من ایستاده بودم نزدیک شد، صدای جرنگ جرینگ خارهایش را شنیدم.

اسب حرکت عصبی اش را متوقف کرد

و به گاوچران نگاه کرد که   سطل 5 گالی  نصف اش  پر از غله های پوسته شده

 

 

وقتي مرد سطل را بالا برد,

اسب یورتمه از روی کانکریت به طرف زیر دیوار رفت.

و دماغ بلندش رو به سطل  علف  انداخت،

گاوچران به آرامی به او نزدیک شد  و با احتیاط یک طناب را در اطراف سرش قرار داد و

آن را پشت گوش های  اسب بلند کشید.

اسب با تردید عقب رفت اما به سرعت برای  غله  ای  بیشتر برگشت.

گاوچران برگشت و تسمه  را برای سر اسب برداشت.

و سپس تسمه  چرمی را از زین حصاردار برداشت،

او با گذاشتن بازویش به دور گردن کلفت اسب، اسب نریان و  پریشان را آرام کرد.

 

 

بی صدا وآرام صورت فلکی تسمه های چرمی را روی سر اسب گذاشت و نال فلزی را در دهانش گذاشت.

اسب قد بلند مقاومت کرد.

گاوچران با اطمینان گفت: « آسان بگیر پسر ، پسر خوب».

او تسمه را در دست داشت و به آرامی اسب را در یک دایره بزرگ در طویله به گردش در آورد.

اسب با عصبانیت پاسخ داد و گام‌های مضطرب به چپ و راست برداشت

اما گاوچران به گفتن کلمات تشویق کننده با حیوان ادامه داد.

وقتی به محوطه برگشت،

تسمه یا افسار  را به تیر بست

و سطل غله را زیر دماغ اسب قرار داد.

سپس زین را از روی حصار بلند کرد و در کنار نریان بلند قدم زد.

گاوچران خم شد و با یک دست روی بوق زین و دیگری لبه پشتی صندلی را گرفت و به آرامی آن را روی پشت اسب انداخت.

او با احتیاط رکاب را از طرف مقابل پایین آورد،

همانطور که اسب به خوردن بازگشت.

گاوچران دستش را زیر شکم بلند حیوان برد و حلقه را گرفت.

مرد به آرامی اما با اطمینان تسمه ها را از میان حلقه های مناسب عبور داد.

و در یک حرکت سریع و قوی، او سینچ را کشید و زین را به پشت حیوان رام نشده محکم کرد.

حیوان بی‌تجربه در برابر این تنگی پیچید.

»پسر آسان بیگر، پسر خوب«

گاو چران عقب رفت و  به تشویق حیوان زیبا ادامه داد اما کمی فضا به اسب داد.

اسب پس از چند خرخر و دلارهای بیهوده به سطل تقریباً خالی برگشت.

درست مانند فیلم ها، گاو چران افسار یا  تسمه  را از تیر باز کرد

و با احتیاط به این اسب وحشی نزدیک شد.

به سرعت یک چکمه را در رکاب سمت چپ گذاشت و پای راستش را روی اسب بلند تاب داد.

برای اولین بار اسب نر یک سوار را حمل کرد.

 

اسب نود درجه چرخید

و شروع به دویدن کرد

و لگد زدن به انتهای راهرو.

علیرغم تاکیدات کلامی گاوچران،

اسب نر به مقاومت در برابر تهاجم سوار ادامه داد.

او خم شد و خرخر کرد و نعره کشید.

پرش های پیچشی باعث شد که گاوچران از تعادل خارج شود.

بعد دو بار خر خر کردن، گاو چران به روی خاک افتاد.

مانند یک کهنه سرباز کارکشته خود را کنار زد

کلاهش را برداشت و نگاه کرد که اسب فرار کرده.

در حالی که به سمت محوطه می رفت، گفت:

به محض اینکه او کمی آرام شود، دوباره آن را امتحان خواهم کرد.

مطمئناً

چند دقیقه بعد از حرکت دیوانه وار،  اسب آرام  شد

و به سطل  پر شده از غله برگشت.

ناگهان، گاوچران به آرامی سوار اسب شد.

اسب نر دوباره در حالی که کمرش را قوس می داد به چپ و سپس راست  می پرید.

چندین بار دیگر اسب یورتمه و لنگ انداخت،

پریده  و خمیده

اما به زودی اسب به طوری  آرامی  دوید.

گاوچران چرخیدن، تاختن و توقف را تمرین کرد.

اوه  پسر!

اسب خرخرهای سرکشی کرد و چند بار بلند شد.

اما در عرض یک ساعت گاوچران سوار بر روح وحشی سابق شد

حالا حیوان رام شده

اسب  کاملا شکسته شد.

 

گرفته شده  از اثر آلن نلسون « آغوش شکستگی»

که الهام بخش این سری از پیام ها بود.

 

 

 

این هم یک عکس نسبتا خوب است از روند شکستن

که من و شما باید به عنوان مسیحی از آن عبور کنیم.

 

فقط خدا را جایگزین گاو چران کنید و خودت را به جای اسب و شما تصویر را دریافت می کنید.

 

شاید هرگز فکر نمی کردید که با یک اسب وجه مشترک داشته باشید

اما هر دو اسب و انسان اگر شکننده نباشد خیلی مفید نیستند.

هیچ یک از اسب ها و انسان ها نمی توانند اراده قوی خود را به تنهایی بشکنند.

هم اسب ها و هم انسان ها پس از پایان شکستن به کسی که آنها را می شکند نزدیک تر می شوند.

هم اسب‌ها و هم انسان‌ها می‌بینند که سودمندی‌شان پس از شکستن سر به فلک می‌کشد.

آنها سازنده و متمرکز می شوند.

 

سالها پیش یک نفر به من گفت که شما نمی توانید کسی را در کتاب مقدس یا خارج از کتاب مقدس پیدا کنید، کسی که تا به حال از خدا استفاده کرده است که شکسته نشده است.
زیرا پیش از انکه عیسی واقعا بتواند بر زین زندگی ما بنشیند،

خود محوری و خود خواهی  ما  باید شکسته شود.

 

 

من دوازده سال است که ایماندار هستم،  قبل از اینکه کسی در مورد شکستگی صحبت کند  فکر میکردم  که موضوع محبوبی نیست و کتاب های زیادی در آن موضوع  نوشته نشده است.

 

دردناک به نظر می رسد  و اغلب اینطور است  اما  این دروازه ای به سوی یک زندگی فوق العاده پر برکت است.

اگر بخواهیم برای خدا جایی برویم،

ما باید این کلمه را درک کنیم.

پس بیایید به فکر کردن در موضوع ، آنچه کتاب مقدس در مورد شکستگی به ما   می آموزد ادامه دهیم.

و فوراً – بیایید در مورد آن صحبت کنیم – شکسته شدن خودش  به نظر  ما خوب  نمی رسد.

هیچ کس قرار نیست امروز به خانه برود و بگوید

وای – من خیلی هیجان زده هستم که در مورد شکستگی یاد گرفتیم.

فوراً به نظر می رسد چیزی است که ما ممکن است وسوسه شویم به هر قیمتی از آن اجتناب کنیم.

بنابراین فوراً می بینید که  مشترکات  بیشتری

با آن اسب  دارید حتا بیشتر از آنچه تا به حال تصور می کردید؟

 

این بدان معناست که زمان خوبی برای نگاه کردن به یک مرد است که

کاملا، ستیزه جویانه، مصمم بود که نگذارد خدا او را بشکند.

مصمم است از شکستگی چیزی یاد نگیرد.

 

ما در یکم سموییل فصل ۹ هستیم:

​​مرد مقتدر و ثروتمندی در قبیله بنیامین  زندگی میکرد. که نام او قیس نام پدرش ابییل، نام پدر کلانش  صرور ، نام نیکه اش بکورت و نام  نیکه  کلان او افیح بود. ۹:۱

 

به نظر می رسد ما با خانواده سهام دار خوب معامله داریم.

 

:۲

مستقیم از روی پشت یک مجله گران قیمت مردانه.

چه قشری، قد بلند، خوش تیپ و خدا برای این پسر برنامه های بزرگی در نظر گرفته است.

 

۱۵. سموئیل یک پیامبر خداوند است.

و این چیزی است که خدا از سموئیل می خواهد که انجام دهد.

: 16

: 17

قوم خدا اولین پادشاه خود را دارند.

اخبار برقی!

نقطه عطفی در تاریخ عهد قدیم.

 

سال 1052 قبل از میلاد است

1052 سال قبل از تولد عیسی

 

 

۹:۲۲ – ۲۴

این انتخاب صلح گوشت است.

این یعنی افتخار.

این به معنای وضعیت است.

 

۱۰:۱

سائول – شما کنار گذاشته شده اید تا جورج واشنگتن قوم خدا باشید.

شما پادشاه شماره 1 خواهید شد.

بر روی یک ملت روی زمین با رابطه خاص با خدا.

 

 

اولین نفر بودن به این معنی است که شما باید الگوی خوبی باشید

الگویی برای نسل های آینده باشید.

 

الهام بخشیدن به کشور

با گوش خود که با صدای خدا هماهنگ بوده و  رهبری کنید.

این مردم را به روزهای شکوه خود هدایت کنید.

 

۱۰:۶، ۹

شائول، تو به تنهایی حکومت نخواهی کرد.

 

روح القدس با شما خواهد بود تا شما را به خوبی راهنمایی کند.

:24

 

خبر فوری: اسرائیل – این اولین پادشاه شماست.

و من و تو به ملکه الیزابت فکر می کنیم که او

ایستاده در بالکن کاخ باکینگهام،

انبوهی از مردم که به او سلام می کنند.

و برایشان دست تکان می دهد.

و امیدواریم که شائول موج بهتری داشته باشد.

به این مرد نگاه کن

او همه چیزی را  که داشه باشد  دارد.

مردم او را به عنوان پادشاه تأیید می کنند

زیرا سموئیل نبی او را به عنوان پادشاه تأیید می کند

زیرا خداوند متعال او را به عنوان پادشاه تأیید می کند.

 

چیزهای خیلی گیج کننده.

آقای سرنوشت

آرنولد شوارتزنگر اسرائیلی.

جان اف کندی  در زمان خود  کشورش را برای آینده عالی راهبری میکرد.

 

چه امتیازی

چه مسئولیتی

و بعد چی میشه…

 

۱۰:۸

مهم است که یاد بگیرید برای  چه چیزی مسئول هستید

و چیزی  که شما مسئول آن نیستید.

 

شائول، مسئولیت شما این است که به شهری به نام گیلگال بروید و منتظر بمانید.

این مسئولیت شماست

 

سموییل، مسئولیت تو این است که به گیلجال بروی و برای خدا قربانی کنی.

 

بیاید مرور کنیم –

 

شائول – تو برو و منتظر باش.

 

سموییل – شما قربانی می کنید.

 

 

هومممممممممم

در واقع چه اتفاقی افتاد؟

 

۱۳:۷-۹

 

 

سائول – تو آن را منفجر کردی.

 

شما یک رهبر سیاسی هستید نه یک رهبر معنوی.

 

شما چگونه اعصاب انجام کارهایی را دارید که فقط پیامبران باید انجام دهند؟

 

۱۳:۱۳،۱۴

نافرمانی عواقبی دارد.

شائول، پادشاهی تو ادامه نخواهد داشت.

سلسله شائول وجود نخواهد داشت.

نعمت بزرگی را از نسل خود ربوده‌اید.

مرد – چه ضربه ای.

این ویرانی است

 

شائول، متوجه شدی که خدا دارد تو را می شکند؟

 

شکستن رویاهای شما

بنابراین شما یاد خواهید گرفت که دستورالعمل ها را دنبال کنید؟

شائول، آیا از روی اطاعت کار می کنی تا اتفاق بدتری برایت نیفتد؟

 

 

خوب بگذار ببینیم.

اول سموئیل ۱۵:۱

شائول، آیا این بار دستورالعمل ها را دنبال می کنید؟

 

آیه های

۲،۳

 

امالکیت ها آدم های بدی هستند.

به یاد بیاورید که موسی قوم خدا را از مصر بیرون کرد

و از بیابان گذشت؟

این عمالقیان در آن زمان به قوم خدا حمله کردند.

اکنون زمان بازپرداخت است.

شائول، آنها را از روی زمین محو کن.

سوالی داری، شائول؟

آیا می توانید این دستورالعمل ها را دنبال کنید؟

 

: ۷-۹

 

شائول، به تو گفته شد که آمالیتکس ها را همراه  تمام دارایی های شان  نابود نما.

به خاطر شرارت آنها

چرا اجازه دادی شاه زنده بماند؟

چرا اجازه دادی برخی از حیوانات آنها زنده بمانند؟

این مطمئناً به نظر من اطاعت نیست.

به نظر اطاعت از خدا هم نیست.

آیه های  ۱۰،۱۱:

 

شائول، آیا پایان سلسله ات تو را شکست؟

باید دوباره نافرمانی کنی؟

این بار بهانه لنگ شائول چیست؟

۲۰-۲۱ :

اما این گونه ای از قربانی کردن نیست که خدا می خواهد.

پس چگونه خدا این بار سعی می کند شائول را بشکند؟

:۲۶

تو اخراج شدی.

خدا فوراً شائول را حذف نمی کند،

اما دست خط روی دیوار است.

شائول – آیا اکنون متوجه شدید که اطاعت اختیاری نیست؟

آیا مابقی زندگی شما از اطاعت خواهد بود ، تا شاید گفته شود خوب مردی؟

 

۲۸:۵ – ۷

استفاده از رسانه های مشاوره در کتاب مقدس به وضوح ممنوع است.

وقتی مادرم ایمان آورد یکی از اولین چیزهایی را که او کرد تا اینکه نو ایمان  آوردنش را نشان دهد،

این بود که او تخته های وزنین  بازی ها   را دور انداخت

کارت های تاروت  را
و همه چیزهای دیگر از این قبیل

 

و به خدا نگاه کرد تا او را راهنمایی کند، نه ارواح شیطانی.

شائول از نظر روحی بسیار متراکم،

خیلی مصمم به گوش نکردن بود

مبارزه با روند شکست خدا در هر مرحله

که برای سومین بار مهم،

او کار خودش را می کند.

 

 

۸ -۱۲

شائول نمی خواست هموطنانش با جادوگران مشورت کنند،

چون میدانست اشتباهه،

اما در اینجا همان کاری را می کند که محکوم کرده بود.

و روح سموئیل از قبر با شائول صحبت می کند.

: ۱۶-۱۹

 

شائول، فردا تو مردی.

خدا مکرراً سعی می کند شائول را بشکند.

اما شائول کاملا مصمم است که یک اسب نر وحشی و رام نشدنی باشد.

شائول این کار را به روش خود انجام داد.

 

با نتیجه

بدون سلسله

بدون شغل

هیچ زندگی.

 

یادداشت شائول به خدا ،

من آن را به روش خودم انجام خواهم داد.

با من قاطی نکن، من مطلقاً اجازه نمی دهم شما مرا بشکنید.

یادداشتی از خدا به شائول – من شما را برکت نمی دهم.

به تواحتیاجی ندارم.

 

و شائول از سر راه رانده شد

تا خدا بتواند کشورش را بسازد.

 

وقتی به شائول فکر می کنی

 

به مردی فکر کنید که با سرعت زیادی در بزرگراه »کار خودت را بکن« رانندگی می کند.

 

در هر شرایط راه های توبه وجود دارد.

او آنها را نادیده می گیرد.

او می گوید: «هیچ کس به من نمی گوید که چه کار کنم.

یک بلوک جاده ای در جلو وجود دارد به نام شکستگی.

با پایان یافتن سلسله‌اش، او دقیقاً از آن عبور می‌کند.

 

بلوک جاده دیگری در جلو وجود دارد که شکستگی مشخص شده است.

او دقیقاً از آن عبور می کند زیرا به او گفته می شود که از پادشاهی برکنار خواهد شد.

با سرعت کامل درست بالای صخره تا مرگ پیش می رود.

در تمام مدتی که او برای خودش آواز می خواند – من این کار را به روش خودم انجام دادم.

 

 

اگر شائول تسلیم شکستگی شده بود،

این عکس او خواهد بود که قوم خدا،

برای 3 هزار سال آینده در قلب آنها خواهد بود.

 

 

اما به دلیل سرسختی شائول،

این جانشین اوست که قهرمان ملی می شود.

 

و برای قرن ها بر رویاها و آرزوهای قوم خدا تسلط دارد.

 

جانشینی به نام داوود.

 

سرسخت ها در مسیح برکت خدا را تجربه نمی کنند.

 

در واقع به زندگی شائول از نزدیک نگاه کنید و تعجب می کنم که آیا او هرگز واقعاً مؤمن بوده است؟

 

مسیحیت بدون توبه، مسیحیت نیست.

و بنابراین ما از صحنه تصادف زندگی شائول بازدید می کنیم.

 

پتانسیل بزرگ او توسط  خودش نابود شد.

فرصت های بزرگ او توسط خودش نابود شد.

 

امتیاز عظیم او توسط خودش نابود شد.

و سکوتی در میان جمعیت است،

همانطور که ما به یک تراژدی بسیار بزرگ نگاه می کنیم

امتناع از اینکه خدا او را بشکند.

و آرام آرام یک سوال در ذهن ما شکل می گیرد

 

و سوال این است،

آیا شائول الگوی ماست؟

شائول پادشاهی بود که خدا او را شکست.

آیا ما ایمانداران حاضریم توسط خدا شکسته شویم؟

خدا از ما می خواهد که ما را از یافتن شادی در مادی گرایی بشکند

و در عوض شادی خود را در او بیابیم.

که ما به آن پاسخ می دهیم – متاسفم – باید فرار کنیم

 

فروش ۱۳ ساعته Walmart تا ابد ادامه نخواهد داشت.

«به وضوح عیسی ثروت را به عنوان یک آسیب روحانی می‌نگریست

به دلیل غرور و خودکفایی که ایجاد می کند.

بردگی ما به مادیات شبیه به

کوری اجداد ما نسبت به بردگی

 

 

خدا می خواهد ما را از قیافه ی بی حیا دربیاورد.

که برخی از مسیحیان به آن پاسخ می دهند،

چی؟ من متفاوت از دوستانم لباس می پوشم؟

ارمیا پاسخ می دهد:

آیا از رفتار زشت خود شرم ندارند؟

نه، اصلاً شرم ندارند،

آنها حتی نمی دانند چگونه سرخ شوند.

خدا از ما می خواهد که سخاوتمندانه به کلیسا بدهیم.

که مسیحیت آمریکایی به آن پاسخ می دهد –

 

خدایا، بیایید آن 2٪ را بسازیم – که تقریباً نرخ فعلی ارائه آمریکایی ها است.

که ادعا می کنند دوباره متولد شده اند .

——————————-

خدا می خواهد مردم را برای خدمت در کلیسای محلی متمایز کند.

اما 90 درصد مسیحیت آمریکایی می گوید:

اجازه دهید 10٪ از اعضای کلیسا کل بار را حمل کنند.

 

 

——————————————————————

خدا می خواهد مسیحیان آمریکایی را از ناپاکی جنسی بشکند،

 

اما نظرسنجی مجله مسیحیت امروز از خوانندگانش نشان داد

 

18 درصد از کشیشانی که پاسخ دادند گفتند که چندین بار در ماه از وب سایت های پورنو بازدید می کنند.

 

و اگر این اطلاعات از خوانندگانی باشد که مایل به پاسخگویی به نظرسنجی بودند .

 

می دانید که ارقام واقعی بسیار بالاتر است.

 

گاهی اوقات تشخیص افراد ناشکسته بسیار آسان است،

وقتی سعی می کنید با آنها مقابله کنید،

آنها به شما ضربه می زنند.

من اینطوری هستم.

تصحیح – وقتی اجازه نمی‌دهید خدا شما را بشکند، اینگونه هستید.

 

 

در مورد آن فکر کنید.

آمریکایی ها کتاب مقدس بیشتری دارند

کالج های بیشتر کتاب مقدس

کارگران مسیحی بیشتر

نوارهای بیشتر

کنفرانس های بیشتر

بیشتر برنامه های تلویزیون مسیحی.

بالاترین استاندارد زندگی هر کشور در تاریخ جهان

و با همه چیز برای ما

چگونه می توانیم بگوییم – خدا هرگز ما را نخواهد شکست؟

 

 

و خدا به صورت آن مسیحیان نگاه می کند و می گوید:

آیا شما واقعا بخشی از خانواده من هستید؟

ایا من شما رو میشناسم؟

شباهت خانوادگی کجاست؟

اگر با شکستگی مبارزه کنیم، چگونه می توانیم عیسی را پروردگار خود بنامیم؟

چگونه می توانیم بگوییم که او را دوست داریم؟

 

اما بیایید جلوتر برویم،

اگر از شکستگی سرپیچی می کنیم، آیا واقعاً از عیسی خواسته ایم وارد زندگی خود ما شود؟

گناهانمان را ببخشد؟

اولین باری که خدا سعی کرد مرا بشکند

بدترین تجربه زندگی من بود ،

خیلی بدتر از مرگ خواهرم

زمان تاریکی و تاریکی مطلق ،

نمی توانستم هیچ تفاوتی را تصور کنم.

 

اگر در یک سلول زندان سرد مرطوب و بدون پنجره محبوس شده بودم.

سرد و سرد و تنها بود.

در آن دوران شکست، به خدا گفتم که دیگر نمی‌خواهم او را دنبال کنم.

و به خودکشی فکر کردم.

در پاسخ به تمام دردی که در زندگی کشیده بودم،

دور خودم دیواری کشیده بودم که ضخیم بود.

و برنامه ای برای یافتن خوشبختی داشت

که فقط بدبختی برای من به ارمغان آورده بود،

و اکنون از این فکر که اکنون باید با عواقب آن روبرو شوم، وحشت زده بودم.

 

از تصمیمات احمقانه شغلی که گرفته بودم.

با این حال در اعماق درونم

همیشه خیلی ساکت  یک فکری بود که

روزی می بینم که این روند شکست قوی ترین نمایش است،

از عشق خدا تا آخر عمر

من از آن روند شکستن گیج و خسته بیرون آمدم.

متنفر از چیزی که ازش گذشته بودم.

اما می دانستم که زنده تر از همیشه هستم،

می دانستم که آدم متفاوتی هستم.

در مسیری متفاوت که

خیلی به خدا نزدیک تره.

دانستن اینکه هر ثانیه از آن شکستن مورد نیاز بوده است.

اما من به طرز خیره کننده ای به شائول بودن نزدیک شده بودم که شکستگی را به چالش می کشید.

من می توانستم یک شائول باشم.

شکستگی را در کتاب مقدس مطالعه کنید،

تنها دو گزینه وجود دارد که احتمالاً برای آینده ای  خود خواهید یافت

حساب شان نما،

دو تا هست.

 

شماره 1 – یا مانند شائول که در تمام طول راه از شکستگی سرپیچی می کنید و به آخر میرسید، و به طور کامل زندگی خود را به زباله دانی می کنید.

یا

شماره 2 شما از طریق آزمایش شکستگی منحصر به فرد خود گذر  میکنید و مبارک پدید خواهید آمدید.

دگرگون شد

سازنده

شادی آور.

هیچ گزینه دیگری در روی   صفحه  کتاب مقدس وجود ندارد.

تسلیم شکستگی شوید یا مسئولیت تخریب زندگی خود را بپذیرید.

قیمت مبارزه با شکستگی بدتر از آن چیزی است که می توانید تصور کنید.

قیمت تسلیم شدن در برابر شکستگی این است که خداوند بسیار و فراوان انجام می دهد،

فراتر از هر چیزی که تصورش را بکنید.

هر کدام از ما باید انتخابی داشته باشیم.