خدا دوستی

عیسی به او گفت: »خداوند، خدای خود را با تمام دل و با تمام جان و با تمام عقلت دوست
بدار.« این اولین و بزرگ ترین حکم است. متی ۳۷:۲۲
واقعا؟
این اولین و بزرگ ترین فرمان است؟
پس چرا من اینقدر کم در مورد آن شنیده ام؟
موعظه های کم، مطالعات کتاب مقدس بسیار کم، گفتگوهای کمی در مورد آن.
که گیج کننده است.
دلیل باقی است
اگر اولین و بزرگترین فرمان باشد،
باید جدی گرفته شود.
رشد ما در عشق به خداوند
باید شور و عشق قلب ما باشد
باید بر افکار و ذهنیت ما تسلط داشته باشد.
در وقت دعای شخصی ما، باید اولویت را داشته باشد.
این شروع خوبی برای جدی گرفتن این فرمان است.
اما چگونه خدا را دوست داریم؟
چه اقدامات ویژه ای باید انجام دهیم؟
وقتی به دوست داشتن فکر می کنیم ، اولین چیزی که به ذهنمان خطور می کند اینست
به سمت کسی می دویدن و او را در آغوش می گرفتن و می بوسیدن
و به آنها بگوییم که دوستشان داریم.
اما ما نمی توانیم این کار را با خدا انجام دهیم.
پس چگونه ما به عنوان انسان خدا را که روح است دوست داریم؟
توضیحی که معموال داده می شود این است
کسی که احکام من را دارد و آنها را نگه می دارد، اوست که مرا دوست دارد. و هر که مرا
دوست بدارد، پدرم او را دوست خواهد داشت و من او را دوست خواهم داشت و بر او ظاهر
خواهم شد. یوحنا ۲۱:۱۴
پس ما با اطاعت خدا را دوست داریم؟
این آیه به تنهایی قرار است به این سوال پاسخ دهد؟
خب، سخت است بگوییم که خدا را دوست داریم
اگر بخواهیم از او نافرمانی کنیم.
او کارهای زیادی برای ما انجام داده است،
مطمئنا . ً سعی می کنیم با اطاعت قدردانی خود را نشان دهیم
نه، اطاعت ما هرگز کامل نیست.
ً صلیب باید به ما انگیزه دهد که همه را اعتراف کنیم
اما مطمئنا
انحرافات ما به سمت گناه و تالش برای ماندن در راه او.
اما همین است؟
این تمام چیزی است که برای دوست داشتن خدا وجود دارد؟
اطاعت از خدا مهم است و باید
ً
مطمئنا
بخشی از دوست داشتن او باشد ،
اما عشق ورزیدن به خدا باید بیشتر از اطاعت باشد.
بیا با آن روبرو شویم-
من شرط می بندم که همه ما از مسول جمع آوری مالیات اطاعت می کنیم
بیشتر از اینکه خدا را اطاعت کنیم
آیا این به آن معناست که ما پلیس مالیات را دوست داریم؟
به ندرت.
بله، ما می خواهیم همه مالیات های خود را بپردازیم،
اما انگیزه ما عشق نیست
ترس از جریمه یا حسابرسی است.
و می توانید مطمئن باشید
اکثر مردم سه بار حسابات را در ورقه مالیاتی خود بررسی می کنند
آنها یک دیرم بیشتر از آنچه باید، پرداخت نمی کنند.
این عشق نیست.
و ما در محل کار از روسای خود اطاعت می کنیم-
چون ما آنها را دوست داریم؟
نه همیشه
به احتمال زیاد ما می خواهیم به خدا احترام بگذاریم
با کارمند خوب بودن
و برای پرداخت بیل پول بدست بیاورید.
محدود کردن عشق به خدا فقط به اطاعت سرد به نظر می رسد،
غیرشخصی، مکانیکی، بی احساس،
و شما را با یک احساس خالی رها می کند.
دوست داشتن خدا به سادگی نمی تواند روح شما را ارضا کند.
دوست داشتن خدا باید بیشتر از این باشد.
باید وجود داشته باشد.
تعریفی چهار بخشی از عشق به خدا
یکی از متفکران مسیحی اخیرا را ارائه کرده است. ً
بیایید به آن بپردازیم.
دوست داشتن خدا بزرگترین دستور است،
ً
اگر واقعا
پس درک آن و زندگی با آن باید مهم باشد.
بیایید عمیق تر ببینیم.
دوست داشتن خدا باید از همین جا شروع شود:
１ .انکار کردن خود
سپس به همه آنها گفت:
»اگر کسی میخواهد به دنبال من بیاید، خود را انکار کند و صلیب خود را هر روز بردارد
و از من پیروی کند.« لوقا ۲۳:۹
چرا می خواهیم خودمان را انکار کنیم؟
خوب، کتاب مقدس در مورد »خود« به ما چه می گوید؟
زیرا پسر انسان آمده است تا گمشده را بجوید و نجات دهد. لوقا ۱۰:۱۹
با تمام تحصیالت، پختگی، درجه و سبک ما، غیر از خدا، گم شده ایم، بدون جهت، بدون
ریشه، بدون نقطه مرجع، مشغول به جاییی نیستیم، فقط در حال سیر زدن بی هدف برای
جهت گیری و کوشش … و این هرگز موفق نمی شود
خدای این عصر ذهن آنها را کور کرده است، آنها که ایمان ندارند، مبادا نور انجیل جالل
مسیح که شمایل خداست بر آنها بتابد. دوم قرنتیان ۴:۴
غیر از خدا ما قادر به دیدن نیستیم.
ناتوانی در دیدن خدا، کتاب مقدس، گناهانمان، نیازمند به یک نجات دهنده، حقیقت، و هر
چیزی که در قلمرو روحانی است.
و شما در گناهان و خطا ها مرده بودید افسسیان ۱:۲
نسبت به خدا پاسخگو نیستیم. شما می توانید فریاد بزنید و فریاد
غیر از خدا)عیسی( ما کامالً
بزنید و این همچون این است که یک مرده را تکان دهید، اما هیچ پاسخی دریافت نمی کنید.
فرد مرده قادر به پاسخگویی نیست، همانطور که ما جدا از روح القدس که در زندگی ما کار
می کند، قادر به پاسخگویی به خدا نیستیم.
هر که به او ایمان بیاورد محکوم نمی شود، اما هر که ایمان نیاورد قبالً محکوم شده است،
زیرا ایمان به پسر یگانه خدا نیاورده است. یوحنا ۱۸:۳
ما تصاویر مجرمان محکوم را می بینیم که بر روی آنها کلمه “محکوم” به دلیل جنایاتشان
نوشته شده است. خوب، هر شخصی غیر از مسیح به خاطر گناهانش روی پیشانی خود
نوشته است.
رومیان ۳ اخبار دلتنگ کننده بیشتری در مورد “خود” دارد
»هیچ شخص عادل وجود ندارد، حتا یک نفر هم نیست.
۱۱
کسی نیست که بفهمد ، یا جویای خدا باشد.
۱۲
همه از خدا رویگردان شدند.
همهگی از راه راست دور شده اند حتا یک نفر نیکو کار نیست«.
» گلویشان مانند یک قبر باز است زبان شان را برای فریب دادن به کار میبرند ، از لب ۱۳
های شان سخنان مهلک مانند زهر مار جاری است.«؛
» دهانش پر از لعن و تلخی است. « ۱۴
۱۵
» پاهایشان برای ریختن خون سریع است.
به هر جا که میروند ویرانی و بدبختی به جا میگذارند. ۱۶
و راه صلح و سالمتی را نشناختند«. ۱۷
» هیچ ترسی از خدا در برابر چشمان ایشان نیست. » ۱۸
غیر از خدا ما ناامید، درمانده، وحشتناک هستیم.
واضح است که در جسم ما هیچ چیز خوبی وجود ندارد. قلب ما فریبکاری و شرور است.
عیسی جان داد تا ما را از آن نجات دهد.
اگر به بخشش نیاز داریم، اگر به نجات دهنده نیاز داریم
این به این معنی است که ما مشکل داریم.
ما راه گم و پیچخورده هستیم.
ما هر چیزی هستیم به غیر از طریق مسیح رابطه ما با خداوند اشتباه است.
پس آیا میتوانیم بگوییم که او را به خاطر مردن برای گناهمان دوست داریم اگر از ترک گناه
خود امتناع کنیم؟
گناه ما عیسی را به صلیب فرستاد-
اما ما می خواهیم گناه را حفظ کنیم؟
چه توهینی به عیسی!
چه برسد به اینکه تمام گناهان خود را هدف قرار دهیم
که به رابطه ما با او آسیب می رساند
پس او همه ما را می گیرد؟
عیسی سزاوار داشتن همه ماست.
بیایید با سپاریدن مان به او احترام بگذاریم.
یعنی هر روز به خود مردن.
بیا با آن روبرو شویم.
خود ستایی،
خودخواهی،
خود برتر بینی
اینها کامال زشت هستند
هر چه بیشتر دعا کنیم تا خودمان را از سر راه برداریم،
هر قدر واقعا زیباتر شویم،
هر چه بیشتر می بینیم که خدا از ما استفاده می کند،
هر چه بیشتر خوشی داشته باشیم،
و هر چه بیشتر از چیزی که به آن در حال تبدیل شدن هستیم ،خوشمان بیاید.
مردن برای خود باید نقطه شروع عشق به خدا باشد.
بعد چی؟
２ .خود را وقف عبادت کنید.
در متن کلیدی عهد جدید در مورد پرستش عیسی می گوید
اما ساعتی فرا می رسد و اکنون آن فرا رسیده است که پرستندگان واقعی پدر را در روح و
حقیقت پرستش خواهند کرد. زیرا پدر به دنبال کسانی است که او را پرستش کنند. یوحنا
۴:۲۳
خداوند به دنبال عابد است.
کلمه پرستش به سادگی به معنای )کشتی ارزشمند( است-
ما خدا را می پرستیم زیرا او شایسته است-
نه اینکه چیزی ازش بگیرم
عظمت او را ببینید!
»ای خداوند، خدای پدر ما اسرائیل، متبارک هستی تا ابداالباد.
ای خداوند، عظمت و ۱۱
قدرت و جالل و پیروزی و بزرگی از آن توست، زیرا هر چه در آسمانها و زمین است از آن
هم ثروت و ۱۲ توست. ای خداوند پادشاهی از آن توست و تو به عنوان سر ازهمه برتری.
هم عزت از تو میآید و تو بر همه حکومت میکنی. قدرت در دست توست و دراختیار تو
است که به هر کسی که بخواهی بزرگی و نیرو ببخشی.« اول تواریخ۱۲- ۱۰ :۲۹
خدای خودت را ببین!
از حضرت اعلی نفس بگیرید!
سعی کنید شکوه خلقت او و نقشه او برای بشریت را درک کنید.
درآن غرق شوید!
و اینکه خدا رابطه ابدی با ما می خواهد؟
و اینکه خداوند یک رابطه ابدی را ممکن می سازد؟
و اینکه خدا پدر مهربان و قابل دسترس ماست؟
هنگامی که یوحنا زنده شدن عیسی را در تمام جالل خود می بیند، می نویسد
و چون او را دیدم، همچون مرده به پای او افتادم. مکاشفه ۱۷:۱
سیرشده ، بی زبان، تسلیم نجات دهنده اش.
هر چه بیشتر در صفات و شخصیت خداوند وساطت کنیم، دقیقا . ً همان پاسخ را خواهیم داد
خدایی را بپرستید که رابطه می خواهد، رابطه ابدی با گناهکاران.
خدا را بپرستید که عیسی را فرستاد تا برای ما بمیرد و ما را عضوی از خانواده خود کند
خدایی را پرستش کنید که اگر به او به عنوان نجات دهنده و خداوند اعتماد کرده باشید، ابدیت
را با او سپری خواهید کرد.
شکاف بین خدا و ما نمی تواند بزرگتر باشد.
و هنوز-
او باعث ایجاد رابطه با ما می شود.
بنابراین غرق شدن
در هیبت او،
در شگفت او.
در ستایش او،
قدردان بودن بدون فکرد کردن
و می بینید که چرا عبادت به طور طبیعی بخشی از عشق به خداست.
یک درس کلیدی که هر ایماندار تازه وارد می آموزد این است که عبادت فقط همراه با
خانواده کلیسای شما انجام نمی شود-
اما گاهی پرمعنی ترین عبادت ها
آنهایی هستند که ما داریم
در حالی که در حال پیاده روی
هنگامی که ما خود به خود به ستایش و شکر خدا می پردازیم
یا وقتی نیمه شب از خواب بیدار می شویم
و خدا را ستایش کن-
فقط به خاطر دارایی هایت یا اجابت دعا نیست
بلکه برای اینکه ما را به خانواده اش دعوت کند-
برای همیشه با ما بودن
برای آموزش چیزهای خوب در کتاب مقدس به ما
بخاطر بابای ما بودن
لیست به همین سادگی ادامه دارد و ادامه دارد.
دالیل زیادی برای پرستش او وجود دارد.
خوب
. ۱ دوست داشتن خدا با مردن در خود آغاز می شود
.۲ به دنبال آن خود را وقف پرستش کنید، تا اینکه
به شماره ۳ منتهی شود

.۳ همه رقبا را ممنوع کنید
وقتی ازدواج می کنید خود را به همسرتان متعهد می کنید-
و همه عاشقان دیگر را رها می کنی
اینکه همسر با عشقش رقابت داشته باشد، تخلف از ازدواج است.
اگر فکر از بین برود، چنین رقابتی وجود دارد،
آینده این نوع ازدواج چیست؟
به نقض اعتماد و درد دلخراش آن و روح های آسیب دیده فکر کنید
داریم از کشتی شکسته یا قطار خراب شده صحبت می کنیم.
خدا دقیقا . ً همینطور فکر می کند
»اگر کسی نزد من بیاید و از پدر و مادر و زن و فرزندان و برادران و خواهران خود و از
جان خود متنفر نباشد، نمی تواند شاگرد من باشد. لوقا ۲۶ :۱۴
نفرت در اینجا به معنای کمتر دوست داشتن است. این یک شکل عبری است به این معنی که
تمام عشق های دیگر در زندگی ما باید تابع عشق ما به عیسی باشد.
اعضای خانواده ما نباید رقیب عیسی در زندگی ما باشند.
چنین رقیبی نباید وجود داشته باشد.
عشق ما به او باید آنقدر قوی باشد.
به همین دلیل است که یوحنا به ما می گوید
دنیا و چیزهای دنیا را دوست نداشته باشید. اگر کسی دنیا را دوست دارد، محبت پدر در او
نیست. زیرا هر آنچه در جهان است – شهوت جسم، شهوت چشم و غرور زندگی – از پدر
نیست، بلکه از جهان است. اول یوحنا ۱۵-۲ :۶
آنچه در این آیات قابل توجه است
این است که یوحنا بدون شک برای مؤمنان می نویسد-
گواهی بر این واقعیت که هر قلبی می تواند سرگردان باشد، ربوده شود،
تمرکز خود را بر خداوند از دست بدهد.
بسیاری از افراد و چیزها در دنیای ما می توانند باشد که ما به آن عاشق شویم. لیست عاشقان
بالقوه در زندگی هر یک از ما – نه تنها افراد جذاب از جنس مخالف – بلکه پول، قدرت،
موقعیت، موتر، ورزش، حیوانات خانگی، الکل، مواد مخدر، سرگرمی ها، خدمت و غیره
بی پایان است.
واقعیت این است که خدا خدای حسود است–
یعنی نمی خواهد،
هیچ چیز شایسته آن نیست که رقیب او در قلب ما باشد.
درست همانطور که رابطه زن و شوهر باید انحصاری باشد
بنابراین رابطه مؤمن و خدا به معنای انحصاری است.
نگاه کنید که یوحنا اولین نامه کوچک خود را چگونه پایان می دهد:
بچه ها، خود را از بت ها حفظ کنید. اول یوحنا۲۱ :۵
حرف او این است: مؤمنان! نگذارید چیزی بین خدا و شما قرار گیرد.
قلب ما به عنوان کارخانه بت توصیف شده است – ما برای یافتن یا اختراع بت های جدید به
تولید کنیم.
ً
کمک کسی نیاز نداریم. ما میتوانیم آنها را بی درد سر، فورا
به راستی ما متمایل سرگردانی، متمایل گمراهی هستیم،
متمایل به ترک کسی که دوستش داریم«.
آیا اشعیا نگفت:
همه ما مانند گوسفند گمراه شده ایم – اشعیا۶ :۵۳
به این معنی که سرگردانی به طوری طبیعی به همه ما می آید.
زنای معنوی شوخی نیست.
اسرائیل در عهد قدیم برای کمک به طرف کشورهای خارجی شتابید –
به جای دویدن به سوی خدا برای آن هزینه گزافی پرداختند.
وقتی به غیر از عیسی به سراغ دیگران میرویم، من و شما هزینه گران میپردازیم.
دو دوست مسیحی من جواهرات داشتند. جواهرات گران قیمت.
هر دو قربانی سرقت بودند. هر دو پاسخ یکسانی داشتند.
ابتدا به شدت ناراحت بودند.
اما هر دوی آنها بیشتر در مورد آن فکر می کردند
هر کدام بیشتر متوجه شدند که خدا به آنها لطفی کرده است.
با جواهرات از زندگی خود،
نرخ بیمه آنها کاهش یافته است
اما به طور قابل توجهی رقیب عشق آنها حذف شده بود.
یکی دیگر از دوستان من فوتبال را خیلی دوست داشت
که برای چندین سال او بازی را متوقف کرد
تا اینکه فوتبال در قلب او رقیب عیسی نبود.
هیچ کس به او نگفت که این تصمیم را بگیرد.
آدم ربایی های معنوی همیشه اتفاق می افتد زیرا ما اجازه می دهیم آنها اتفاق بیفتند.
یک شروع عالی تضمین کننده پایان قوی در زندگی مسیحی نیست.
اقدام قوی انجام می دهیم، بدون شک اقدام دوامدار
تا عیسی را از رقابت برای عشق ما باز داریم-
به خصوص با آرزوهای پایان ناپذیری که در قلب ما جمع شده اند، با این وسوسه که همیشه
بیشتر، بیشتر، بیشتر بخواهیم،
و با حمله تبلیغاتی مدام به ما می گوید که چقدر زندگی ما کم است.
اما وقتی هنوز گناهکار بودیم،
مسیح برای ما مرد. رومیان ۸: ۵
پس آیا او باید برای عشق ما رقیب داشته باشد؟
کلیسای تسالونیکی »از بتها برای خدمت به خدا روی آورد
خدای زنده و حقیقی« )اول تسالونیکیان ۹ :۱ )این یک شروع عالی است.
اما در نظر بگیرید که چه اتفاقی برای کلیسای افسس افتاد:
بله، این یک کلیسای فعال بود »من کارهای شما، وظیفه شما، صبر شما را می دانم و نمی
توانید کسانی را که شرور هستند تحمل کنید. و کسانی را که می گویند رسول هستند و نیستند
آزمایش کردی و آنها را دروغگو یافتی. و استقامت کردی و شکیبایی کردی و به خاطر نام
من زحمت کشیدی و خسته نشدی. مکاشفه ۳-۲ :۲
اما چه بر دل آنها آمده بود؟
با این وجود من شکایت علیه تو دارم که عشق اولت را ترک کردی. مکاشفه ۴:۲
وای نه! زمانی که کتاب افسسیان چندین دهه قبل از نوشته شدن، کلیسا به نظر می رسید که
در مسیر درستی قرار دارد. اما حاال عشقشان از خدا دور شده بود.
اگر برای آنها اتفاق بیفتد ممکن است برای ما هم بیفتد.
به همین دلیل است که امثال ۲۳:۴ مسئولیت مادام العمر تک تک پیروان مسیح است: “از
قلب خود محافظت کنید”.
»زندگی یا مرگ روح از قلب سرچشمه میگیرد: قلب راستگرا، روشنفکر، تجدید شده،
عابد و مراقب آن خلقتها، گفتار و اعمال مقدس را میآفریند که حیات روحانی را آشکار
میکند و به زندگی جاودانی میانجامد.
در مقابل، قلب غیرصادق، روشن نشده، تجدید ناپذیر و فاسد، بدون دانش، بدون لطف، خلق
و خوی، سخنان و آثاری را پدید می آورد که داللت بر مرگ روحانی دارد و به مرگ ابدی
می انجامد.
قلب ما سرنوشت ما را تعیین و کنترل می کند.
اینجاست که انحطاط معنوی شروع می شود.
فقط دقت و هوشیاری مداوم از این اتفاق جلوگیری می کند.
سر باال!
آیا عیسی سزاوار چیزی کمتر از باالترین جایگاه بیرقیب در قلب ما است؟
پاسخ واضح!
عشق به خدا یعنی چه؟
شماره ۱ خود را انکار کنید
شماره ۲ خود را وقف عبادت کنید
شماره ۳ رقیبان را رد کنید
شماره ۴ از او لذت ببرید
لذت – معادل پریدن در استخر.
شما همه در آن هستید و آن را دوست دارید.
ای مسیحی – ببین برای ابد با چه کسی متحد شده ای؟
خدایی که توانای مطلق است.
دانای مطلق.
واقف بر همه جیز است.
۱۰۰% مقدس
داشتن تمام عقل
لبریز از مهربانی.
مشتاق بخشش.
همیشه خوب است
به صفات خداوند ادامه می دهند.
و چه لذتی از خداوند جز شناخت و قدردانی و آرامش در شخصیت خداست.
به امنیت که یک پیرو واقعی مسیح به شما می دهد نگاه کنید!
شما اکنون با روح القدس مهر شده اید – به این معنی که شیطان نمی تواند شما را به جهنم
بکشاند.
گناهان شما بخشیده شده است.
جای ذخیره شده ی شما در بهشت هیچ وقت از بین نمیرود.
شما فرزند پادشاه پادشاهان هستید – که با پشتکار از فرزندان خود مراقبت می کند.
شما اکنون عضو دائمی “خانواده او” هستید.
به اهمیتی که یک پیرو واقعی مسیح به شما می دهد نگاه کنید!
خدا شما را انتخاب کرده است – به این معنی که او عمدا شما را برای خانواده خود انتخاب
کرده است.
تا زمانی که خدا شما را به بهشت نبرد، در زندگی شما تالش خواهد کرد تا در فرآیندی به نام
تقدیس و پاک شدن، شما را بیشتر شبیه عیسی کند.
نیازی نیست که شما به بهترین چیزهایی که زندگی ارائه می دهد نگاه کنید. شما آن را پیدا
کرده اید.
شما مجبور نیستید به دنبال شناسایی باشید – شما آن را دارید.
الزم نیست به دنبال عشق باشید. مال توست!
جای تعجب نیست که پسال تی می نویسد:
همانطورکه آهوی تشنه برای جویبارهای آب می تپد،
آه خدا جان روح من هم برای تو می تپد،.
روح من تشنه خداست، خدای زنده.
کی بیایم و در پیشگاه خدا حاضر شوم؟
اشک هایم غذای شبانه روز من بود.
در حالی که مدام به من می گویند
“خدای تو کجاست؟”
۴۲ :۱ -۳ مزمور
هر چه بیشتر در صفات و افعال خداوند تمرکز و واسطه کنیم، نفس نفس زدنمان بیشتر می
شود.
»افکار ما در مورد مسیح ما را خوشحال خواهد کرد.
ما دوست داریم به مسیح فکر کنیم.
ما دوست داریم در مورد مسیح صحبت کنیم.
ما عاشق خواندن در مورد مسیح هستیم.
“در همه اینها لذتی وجود دارد.
اندیشیدن به اینکه خدا کیست،
مسیح کیست
آنچه مسیح برای شما انجام داده است،
تأمل در همه اینها شما را خوشحال می کند«.
لذت برای خدا – زمانی که به او تکیه کنید
زیرا او تمام چیزی است که شما نیاز دارید. او برای تو همه چیز است.
عشق به خدا یعنی چه؟
۱. در خود بمیر. )از چیز ها و مسایل دنیوی دل کندن(
۲. خود را وقف عبادت کنید.
۳. همه رقبا را ممنوع کنید.
۴. از او لذت ببر.
عیسی به او گفت:
َوه خدای خود را با تمام دل و با تمام جان و با تمام عقلت دوست بدار. « این اولین و
»یَهُ
بزرگ ترین فرمان است. متی ۳۸-۳۷ : ۲۲
تو چه رقم عاشقی هستی؟